شیخ سعدی شیرازی در کتاب بوستان، باب اول (در عدل و تدبیر و رای) مطالبی را از زبان انوشیروان به زیبایی می سراید که وصف حال امروز مردم و حاکمان قدرت مدار ماست. هر چند که شاید برای این پندها بسیار دیر شده باشد. این سرنوشت همه دیکتاتور هاست که گوش ها و چشم هایشان را بر حقیقت بسته اند.
شنیدم که در وقت نزع روان / به هرمز چنین گفت نوشیروان
که خاطر نگه دار و درویش باش / نه در بند آسایش خویش باش
نیاساید اندر دیارِ تو کس / چو آسایش خویش بینی و بس
مکن تا توانی دل خلق ریش / وگر می کُنی، می کَنی بیخِ خویش
خرابی و بدنامی آید ز جور / رسد پیشبین این سخن را به غور
رعیت نشاید به بیداد کُشت / که مر سلطنت را پناهند و پشت
الا تا نپیچی سر از عدل و رای / که مردم ز دستت نپیچند پای
گریزد رعیت ز بیدادگر / کُند نام زشتش به گیتی سمر
بسی بر نیاید که بنیادِ خود / بکَند آنکه بنهاد بنیاد بد
از آن بهره ورتر در آفاق کیست؟ / که در ملکرانی به انصاف زیست
بد و نیک مردم چو می بگذرد / همان به که نامت به نیکی برند
احمدی نژاد به موضوع جمعیت پایتخت اشاره کرد و افزود: ما یک قفسی به نام تهران درست کرده ایم که روز به روز جمعیت آن افزوده می شود در صورتی که این همه دشت ها و بیابانهای خالی از سکنه داریم . مساحت کل کشور یک میلیون و 700 - 800 هزار متر مربع است. ضمن اینکه ما در حال حاضر در کشور 75 میلیون نفر جمعیت داریم که اگر به 150 میلیون نفر برسیم و هر کسی هزار متر مربع داشته باشد این رقم یکصدم وسعت ایران هم نمی شود.
پاسخحذف